سوگند

 خانه پندبگیریم... قدر بدانیم... یادشهدا... یاحســــــیݩ(ع) خدا:) گل نرگس تماس  ورود
آفتاب در حجاب
ارسال شده در 28 شهریور 1399 توسط كريمي در رمان

قسمت نوزدهم

 
? اما در این سعى آخر میان #خیمه و #میدان ، کارى شده است که دل او را یکدله کرده است….سکینه ، سکینه ، سکینه ، اینجا همانجاست که جاده هاى محبت ?به هم می رسد.#عشقهاى_مختلف به هم گره مى خورد و #یکى مى شود. 

عشق او به حسین و عشق او به بچه ها در سکینه با هم تلاقى مى کند.
عشق ?او به حسین و #عشق حسین به بچه ها در سکینه به هم مى رسند.اینجا همان جاست که او در مقابل #حسین و #بچه_ها یکجا زانو مى زند.

این سکینه همان طور سینایى است که حضور حسین در آن به تجلى مى نشیند.

این #سکینه مرز مشترك میان حسین و بچه هاست. و #لزومى ندارد که سکینه به عباس ، حرفى زده باشد….

لزومى ندارد که سکینه از عباس آب? خواسته باشد. 
? چه بسا که او را از #رفتن به دنبال آب منع کرده باشد… لزومى ندارد که نگاهش را به نگاه عباس دوخته باشد تا عباس ، خواستن را از #چشمهاى او بخواند. همینقدر #کافیست که او پیش روى عباس ایستاده باشد،… مژگان سیاهش را حایل چشمهایش کرده باشد و نگاهش را به #زمین دوخته باشد.

همین براى عباس کافیست تا زمین و زمان را به هم بریزد و جهان را آب کند.
اگر سکینه بگوید آب، #هستى عباس آب مى شود پیش پاى سکینه…. 

نه ، سکینه لب به گفتن آب ، تر نکرده است… فقط… شاید گفته باشد: 

عمو!… یا نگفته باشد.چه گذشته است میان سکینه و عباس که عباس #ادب ، 

عباس #معرفت ، عباس #ماموم ، 

عباس #خضوع ، پیش روى امام ایستاده است و گفته است:
?آقا! تابم تمام شده است. 

 و آقا #رخصت داده است.

خب اگر آقا رخصت داده است پس چرا نمى روى عباس ! اینجا، #حول و حوش خیمه زینب چه مى کنى ؟ عمر من ! 

عباس ! تو را به این جان نیم سوخته چه کار؟ آمده اى که #داغ مرا تازه کنى ؟ 

آمده اى که دلم را بسوزانى ⁉️ جانم را به آتش? بکشى ؟ تو خود جان منى عباس ؟ برو و احتضار مرا اینقدر طولانى نکن.
#رخصت_ازمن چه مى #طلبى عباس ! تو کجا دیده اى که من نه بالاى حرف #حسین ، که همطراز حسین ، حرفى گفته باشم ؟ تو کجا دیده اى که دلم ?غیر از حسین به امام دیگرى اقتدا کند؟تو کجا دیده اى که من به سجاده اى غیر خاك پاى حسین نماز بگذارم.آمده اى که #معرفت را به تجلى بنشینى ؟ ادب را کمال ببخشى ؟ 

عشق ?را به برترین نقطه #ظهور برسانى ؟چه نیازى عباس من ؟!

?نشان ادب تو از #دامان_مادرت به یاد من مانده است…. وقتى که مادر #خطابش_کردیم ، پیش پاى ما نشست و زار زار #گریه ?کرد و گفت : _مرا مادر خطاب نکنید.❌ مادر شما #فاطمه بوده است ، این کلام ، از دهان شما فقط #برازنده مقام زهراست . من #خدمتگزار شمایم . #کنیز شمایم.

عباس من ! 

تو شیر #ادب از سینه این مادر خورده اى . وقتى پدر او را به #همسرى برگزید، او ایستاده بود پشت در و به خانه در نمى آمد تا #ازمن ، دختر بزرگ خانه #رخصت بگیرد، و تا من به #پیشواز او نرفتم ، او قدم به داخل خانه نگذاشت.

عباس من ! تو خود معلم عشقى ! امتحان چه را پس مى دهى ؟

? جانم فداى ادبت عباس ! 

عرفان ، شاگرد معرفت توست و عشق ، در کلاس تو درس پس مى دهد.

بارها گفته ام که #خدا اگر از همه عالم و آدم ، همین #یک_عباس را مى آفرید، 

به مدال فتبارك الله احسن الخالقینش میبالید.اگر آمده اى براى سخن گفتن ، پس چیزى بگو…
#ادامه_دارد…..
????

آفتاب_حجاب_خیمه_رخصت_معرفت نظر دهید »
در آخرالزّمان چه پیش می آید؟
ارسال شده در 27 شهریور 1399 توسط كريمي در امام زمان (عج)

?چهل حدیث آخرالزّمان:

✳️۱- در آخرالزمان، ثروتمند شدن?به وسیله ی غصب و تجاوز است?|حضرت محمد|(ص)

✳️۲- در آخرالزمان، به مؤمنان واقعی، ?ابله و بی عقل می گویند?.|امام صادق|(ع)

✳️۳- در آخرالزمان، ریا فراوان می شود?|حضرت محمد|(ص)

✳️۴- در آخرالزمان،از اسلام فقط نام آن باقی می ماند?.|حضرت محمد|(ص)

✳️۵- در آخرالزمان، حق کاملا پوشیده می شود.?حضرت علی(ع)

✳️۶- در آخرالزمان، اسراف می ڪنند؛ حتی در آب وضو و غسل?|حضرت محمد|(ص)

✳️۷- در آخرالزمان، شب ها?دیر می خوابند?و نماز صبح قضا می شود? |حضرت محمد|(ص)

✳️۸- در آخرالزمان، مؤذّنان به مظلومان پناهنده می شوند.☹️|حضرت محمد|(ص)

✳️۹- در آخرالزمان، قبله ی مردان زنانشان خواهند بود?|حضرت محمد|(ص)

✳️۱۰-در آخرالزمان، مردم از علما می گریزند?|حضرت محمد|(ص)

✳️۱۱-در آخرالزمان، مؤمن، ?پست و فاسق عزیز می شود.?|امام حسن عسکری|(ع)

✳️۱۲-در آخرالزمان، زنان بد حجاب و عریان می شوند?✖️|حضرت علی|(ع)

✳️۱۳-در آخرالزمان، علما را با لباس زیبا می شناسند??|حضرت محمّد|(ص)

✳️۱۴-در آخرالزمان، اسلام چون ظرفِ واژگون شده می ماند?|حضرت علی|(ع)

✳️۱۵-در آخرالزمان، برای حفظ دین باید از محل گناه گریخت.|حضرت محمد|(ص)

✳️۱۶-در آخرالزمان، گناه خویش را به گردن خدا می نهند.|حضرت محمد|(ص)

✳️۱۷-در آخرالزمان، بعضی از علما ریاڪار می شوند.?|حضرت محمد|(ص)

✳️۱۸-در آخرالزمان، امّت حضرت محمد(ص) هفتاد و سه گروه می شوند?|حضرت محمد|(ص)

✳️۱۹-در آخرالزمان، بهترین مونس مردم ڪتاب است?|امام صادق|(ع)

✳️۲۰-در آخرالزمان، عبادت را وسیله برتری طلبی می دانند☹️|حضرت علی|(ع)

✳️۲۱-در آخرالزمان، حج را برای تجارت انجام می دهند?|حضرت محمد|(ص)

✳️۲۲-در آخرالزمان، سلامت دین در سڪوت بیشتر است|امام زمان|(عج)

✳️۲۳-در آخرالزمان، زشتی ها افزایش می یابد?|حضرت علی|(ع)

✳️۲۴-در آخرالزمان، به علت گناه باران در وقتش نازل نمی شود|حضرت محمد|(ص)

✳️۲۵-در آخرالزمان، هر ڪس بیشتر در خانه بماند ایمانش حفظ می گردد?|امام باقر|(ع)

✳️۲۶-در آخرالزمان، مؤمنان اعمالشان را با ریا انجام می دهند?|حضرت محمد|(ص)

✳️۲۷- در آخرالزمان، رشوه را به اسم هدیه حلال می ڪنند?|حضرت محمد|(ص)

✳️۲۸-در آخرالزمان، گرد و غبار ربا همه را فرا می گیرد|حضرت محمد|(ص)

✳️۲۹-در آخرالزمان، حضرت عیسی(ع) پشت سر امام زمان زمان(عج) نماز می خواند|حضرت محمد|(ص)

✳️۳۰-در آخرالزمان، هر ڪه دینش را حفظ ڪند?اجر پنجاه صحابه پیامبر را دارد?|حضرت محمد|(ص)

✳️۳۱-در آخرالزمان، شیعیان واقعی با گریه بر امام حسین(ع) دل مادرش را شاد می ڪنند?|حضرت محمد|(ص)

✳️۳۲-در آخرالزمان، از فتنه ها به قم پناه ببرید|امام صادق|(ع)

✳️۳۳-در آخرالزمان، بعضی از مردم گرگ صفت می شوند?|حضرت محمد|(ص)

✳️۳۴-در آخرالزمان، مردم غصه از بین رفتن دینشان را نمی خورند|حضرت محمد|(ص)

✳️۳۵-در آخرالزمان، هیچ چیز سخت تر از مال حلال و دوست باوفا یافت نمی شود|امام هادی|(ع)

✳️۳۶-در آخرالزمان، حفظ زبان بهترین ڪار است|امام باقر|(ع)

✳️۳۷-در آخرالزمان، مؤمن واقعی از غصه آب می شود?|حضرت علی|(ع)

✳️۳۸-در آخرالزمان، در اوج فتنه ها به قرآن پناه ببرید|حضرت محمد|(ص)

✳️۳۹-در آخرالزمان، ارزش دین در نظر مردم پایین می آید و دنیا باارزش می شود?|حضرت محمد|(ص)

✳️۴۰-در آخرالزمان، مرد از زنش اطاعت ڪرده?و از پدر و مادرش نافرمانی می ڪند?|حضرت محمد|(ص)

?منبع: ڪتاب چهل حدیث  آخرالزمان 

?اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج?

احادیث_آخرالزمان_ریا_فتنه_دین نظر دهید »
افزایش ظرفیت روحی 45
ارسال شده در 27 شهریور 1399 توسط كريمي در آرامش واقعی

​✅  واقعا هم این یه موضوع بسیار مهم هست. 

خداوند متعال داره به طور مداوم ما رو امتحان میکنه

امتحان هم که به اندازه ظرفیت ماست. پس چرا بازم انقدر شکست میخوریم؟

این موضوع چند تا علت داره:

? اولین و مهم ترین موضوع اینه که ما آدم ها معمولا “مراقبت دائمی” از خودمون نداریم. کلا آدم اگه میخواد توی امتحانات خودش پیروز بشه حتما باید به طور دائمی مراقب هوای نفسش باشه.

? بله ممکنه آدم یه مدتی یه جلسه هیات بره یا یه چله بگیره یا راهیان نور بره و…. یه مقدار بیشتر مراقب خودش باشه ولی اگه این مراقبت دائمی نباشه دوباره سر جای اولش برمیگرده.

? اون چیزی که آدم رو زمین میزنه اطاعت از هوای نفسه. همین که آدم خودش رو رها کنه چه بخواد و چه نخواد مغلوب نفسش میشه.

✅ یه مدتی باید هر لحظه حواست به تک تک کارات باشه که آیا طبق حرف عقلت داری انجام میدی یا حرف هوای نفست.

این آغاز قدم زدن در راه بندگی حقیقی پروردگار هست…

? 

ظرفیت_روح_مراقبت_اطاعت نظر دهید »
افزایش ظرفیت روحی 44
ارسال شده در 27 شهریور 1399 توسط كريمي در آرامش واقعی

​? گفته شد که خداوند متعال همیشه از هر کسی “به اندازه ظرفیتش” امتحان میگیره. 

در واقع وقتی خداوند متعال امتحان میگیره تمام شرایط مکانی و زمانی و روحی آدم ها رو در نظر میگیره.

⭕️ یعنی روز قیامت کسی نمیتونه بگه که خدایا تو باید شرایط منو درک میکردی و بعدش ازم اون امتحان رو میگرفتی!?

? خداوند متعال میفرماید: عزیزم من که شرایطت رو به طور کامل درک کردم. اصلا “خودم” اون شرایط رو برای تو فراهم کردم تا امتحان بشی. دقیقا به اندازه ظرفیتی که داشتی. خیلی جاها هم که خیلی کمتر از ظرفیتت امتحان کردم که حتما پیروز بشی.

? حالا یه سوال بسیار مهم شما باید بپرسید!

? اگه خداوند متعال دقیقا به اندازه ظرفیت آدم ها امتحان میگیره پس چرا اکثر آدم ها توی امتحانات خودشون رد میشن؟ 

✅ آفرین چه سوال خوبی! ان شالله در مورد جوابش به طور کامل صحبت خواهیم کرد…

? 

ظرفیت_روح_امتحان_ نظر دهید »
آفتاب در حجاب
ارسال شده در 26 شهریور 1399 توسط كريمي در رمان

قسمت هجدهم

? زندگى بدون ابوالفضل ، میان #تهى است و آسمان و زمین ،… 

بى قمر بنى هاشم ، #تاریک و #ظلمانى است. نه ، نه ، عباس نباید از تشنگى بچه ها باخبر شود…. این تنها #رازعالم_هستى است که باید از او مخفى شود…. اما مگر او با گفتن و شنیدن ، خبردار مى شود؟! 

دل ?او #آینه_آفرینش است…. 

و آینه ، تصویر خویش را انتخاب نمى کند.

مگر همین دیشب? نبود که تو براى سرکشى به خیمه هاى خودى از خیمه خودت در آمدى و از دور عباس را، استوار و #باصلابت در کار محافظت از خیمه ها دیدى؟!مگر نه وقتى تو از دلت گذشت که چه علمدار خوبى دارد برادرم !از میان #زمزمه هاى او با خودش شنیدى که :چه مولاى خوبى دارم من.

? مگر نه وقتى تو از دلت ?گذشت که چه برادر خوبى دارد برادرم !

 #شنیدى که :من نه برادر، که خدمتگزار حسینم وزندگى ام در بندگى #حسین معنا مى شود.آرى ، دل عباس به آسمان آبى و بى ابر مى ماند…پرواز هیچ پرنده خیالى در نظرگاه دلش مخفى نمى ماند.چگونه مى توان #رازى به این #عظمت را از عباس مخفى کرد؟!

همیشه خدا انگار نبض عباس با عطش حسین مى زده است.

انگار پیش از آنکه #لب و #دهان حسین ، تشنگى را احساس کند، #قلب عباس ، از آن خبر مى داده است..

اکنون که روز تشنگى است ، چگونه ممکن است او از عطش حسین و بچه هاى جبهه حسین بى خبر بماند؟!

بى خبر نمى ماند. بى خبر نمانده است . 

همین خبر است که او را از صبح مثل مرغ سرکنده کرده است . همین خبر است که او را میان خیمه و میدان ، هاجروار به سعى و هروله واداشته است.

#او_معدن_و_سرچشمه_ادب_است… 

او کسى نیست که با سماجت از امام چیزى طلب کند. 

? او کسى است که به احتمال پاسخ 

منفى ، از اصل مطلب مى گذرد.

اما این خواهش ، این مطلب ، این تقاضا، خواسته اى #متفاوت بوده است.

این خود او بوده است که در میان دو سوى دلش ، در تعارض مانده بوده است . با خود عجب کلنجار سختى داشته است . عباس ؛ میان دو خواسته ، میان دو عشق ، ?میان دو ایثار.

هرم عطش بچه ها، او را از کنار خیمه کنده است و به محضر امام کشانده است تا از او #رخصت بگیرد و براى #آوردن_آب ، دل به دریاى دشمن بزند. 

اما به آنجا که رسیده است و #تنهایى امام را در مقابل این #سپاه_عظیم دیده است ، #طاقت نیاورده است و تقاضاى خویش را فرو خورده و بازگشته است.

بار دیگر وقتى کودکان را دیده است که پیراهنهاى خود را بالا زده اند و شکم به رطوبت جاى مشک پیشین سپرده اند، تا هرم تشنگى را فرو بنشانند،…

بار دیگر وقتى…

? هر بار از خیمه ⛺️به قصد طرح تقاضاى خویش با امام گریخته است… 

و به آنجا که رسیده است ، #فلسفه_حیات خویش را به یاد آورده است… و به #بهانه_زیستن خویش نگریسته است و در آینه هستى خویش نگاه کرده است و دیده است که همه عمرش را براى همین امروز زندگى کرده است ؛ #براى_دفاع_ازحسین پا به این جهان گذاشته است… 

و براى #علمدارى او رنج این هبوط را پذیرا گشته است . او لحظه هاى همه عمر خویش را تا رسیدن امروز شمرده است… و امروز چگونه مى تواند #لحظاتى را بى حسین سپرى کند، #حتى به قصد آوردن آب? ، براى بچه هاى حسین.

 اما در این سعى آخر..

#ادامه_دارد…..
????

آفتاب_حجاب_صلابت_عظمت_خیمه نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 21
  • ...
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 25
  • ...
  • 26
  • 27
  • 28
  • ...
  • 146

آخرین مطالب

  • تفاوت خودشناسی با روانشناسی
  • تفاوت خودشناسی با روانشناسی
  • حجاب در سرزمین های تمدنی
  • کشف حجابِ گناه!
  • تربیت استفاده از فضای مجازی 
  • خودشناسی
  • خودشناسی
  • خودشناسی
  • خودمان قاتل نشویم
  • احیاء اذان

آخرین نظرات

  • یا کاشف الکروب  
    • ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)
    در دلتنگم ...
  • ... در شیطان در کمین مذهبی ها
  • كريمي  
    • سوگند
    در حجاب لاکچری باطعم اینستاگرام
  • كريمي  
    • سوگند
    در شهدا برایمان دعا کنید ... 
  • كريمي  
    • سوگند
    در شهدا برایمان دعا کنید ... 
  • محبوبه رحیمی  
    • بصیرت سرا
    • وبلاگ من
    در حجاب لاکچری باطعم اینستاگرام
  • دختری از قبیله آفتاب  
    • پرنسس های چادری
    • Lord of peace
    • دختران قبیله آفتاب
    • منجی بشریت
    در شهدا برایمان دعا کنید ... 
  • كريمي  
    • سوگند
    در افزایش ظرفیت روحی 23
  • كريمي  
    • سوگند
    در افزایش ظرفیت روحی 23
  • هورمند  
    • هورمند
    در افزایش ظرفیت روحی 23
  • هورمند  
    • هورمند
    در افزایش ظرفیت روحی 23
  • Alma  
    • alma
    در ⭐️ به چشمانمان باید شک کنیم...
  • كريمي  
    • سوگند
    در ظرافت های امر به معروف و نهی از منکر در خانواده و نزديکان 
  • مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر  
    • مرکز تخصصی نرجس خاتون (س)شاهين شهر
    در ظرافت های امر به معروف و نهی از منکر در خانواده و نزديکان 
  • كريمي  
    • سوگند
    در وصیت‌نامه ‌‌آسمانی شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی
  • ميرزايي  
    • یاس
    در وصیت‌نامه ‌‌آسمانی شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی
  • كريمي  
    • سوگند
    در ما به هم ربط داریم
  • هورمند  
    • هورمند
    در ما به هم ربط داریم
  • سادات  
    • الهی ؛ چون تو حاضری چه جویم و چون تو ناظری چه گویم
    در نقاشی خدا
  • سادات  
    • الهی ؛ چون تو حاضری چه جویم و چون تو ناظری چه گویم
    در مولای من ...

Sidebar 2

This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets".
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

سوگند

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حجاب
  • شهدا
  • امام زمان (عج)
  • خانواده
  • اخلاقی
  • خدا
  • نماز
  • جوانان
  • زوجین
  • فضای مجازی
  • قرآنی
  • احادیث
  • شهدا
  • اهل بیت
  • تلنگر
  • امام حسین(ع)
  • پاسخگویی به شبهات
  • تلنگرهای قرآنی
  • روایات
  • گردشگری
  • صحیفه سجادیه
  • کربلا
  • آیہ هاے نور
  • نهج البلاغه
  • داستانك
  • زندگی نامه بزرگان
  • برشی از کتاب ها
  • بصیرت افزایی
  • حدیث قدسی
  • امر به معروف و نهی از منکر
  • آرامش واقعی
  • تبلیغ
  • رهبرم سید علی خامنه ای
  • روابط حرام
  • اعیاد مذهبی
  • شهادت ائمه معصومین (ع)
  • روابط در خانواده
  • رمان
  • کلیپ
  • مناسبت ها
  • خودشناسی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان